ه سنم کمتر بود...
همیشه برایم سوال بود که چرا مادربزگم بعد از نمازهایش به "سقف" اتاق نگاه میکند و زیر لب حرف میزند و اشک میریزد...
با خودم میگفتم راز "سقف" اتاق مادربزگم چیس
ت که او بعد از نمازهایش اینقدر آرام میشود؟
حالا سنم بیشتر شده...
شبهایی که دلم میگیرد به "سقف"
0 comments